خداوند به فرشتگان عقل داد بدون شهوت
حیوانات را شهوت داد بدون عقل
و انسان را شهوت داد با عقل.
هر انسانی عقلش به شهوتش غلبه کند بهتر از فرشتگان است .
هر انسانی شهوتش بر عقلش غلبه کند بدتر از حیوانات است
کیستم من؟ ای که در هر روز و شب
می کنی از حق ظهورم را طلب
کیستم من؟ لاف عشقم می زنی
نام من بر لوح قلبت می زنی
کیستم من؟ ساعتی با من خوشی
ساعتی با نفس اهریمن خوشی
کیستم من؟ ای به حقم ناشناس
با تو هستم ای همیشه نا سپاس
بارها در غصه ام انداختی
بارها دیدی مرا نشناختی
بارها دیدم تو را کردم سلام
تو جوابم را ندادی یک کلام
بارها دیدم که در هر انجمن
مست ابیات منی غافل زمن
بارها دیدم گنه کاری تو
گریه کردم بر تبه کاری تو
بارها با هر گناه و هر بدی
آمدی سیلی به روی من زدی
بس کنم من دیگر این گفت و شنود
عقده بود و در گلویم مانده بود
هر چه بود ایام آن دوران گذشت
هرچه کردی هر چه بودی آن گذشت
حالیا از نو عمل آغاز کن
باب عشق دیگری را باز کن
نیستی تنها تو در فکر فرج
روز و شب باشد مرا ذکر فرج
خدای متعال به حضرت داوود علیه السلام فرمودند:
ای داوود،اگر روی گردانان از من چگونگی انتظارم برای آنان،مدارایم با آنان و اشتیاق مرا به ترک معصیتهایشان میدانستند،بدون شک از شوق آمودن به سوی من می مردند و بند بند وجودشان از محبت من از هم می گسست.
مهر خداوند به انسان و قدرناشناسی ما در دعای افتتاح این گونه باز گو شده است:
ندیدم مولای بزرگواری که بر بنده دون همت و قدر ناشناس خود،شکیبا تر از تو نسبت به من باشد.تو مرا می خوانی ولی من از تو روی گردانم.تو با من دوستی می کنی ولی من دشمنی می ورزم،تو مهرت را نثار من میکنی و من نمی پذیرم گویا من بر تو منت دارم اما این بی وفایی ها سبب نشده است تا از رحمت و احسان بر من دست کشی و با وجود و کرمت بر من تفضل نکنی.
آری:
از دم صبح ازل تا آخر شام ابد
دوستی و مهر بر یک عهد و میثاق بود
سایه معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد
ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود